مدح و ولادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
مائیم و اعتکافِ علی، سیزده شب است حجّاجِ در طوافِ علی، سیزده شب است دلبسته در کلافِ علی، سیزده شب است مست میِ مُضاف علی، سیزده شب است مـائـیـم دلـســپــردۀ دیــدار، یـا عــلــی امشب مرا تـقـرّب تو نیّت است و بس این بهـترین زمیـنۀ تربیت است و بس در تربیت، مسیر، عبودیت است و بس کُنهِ عـبودیت، ز ربـوبیّت است و بس دیـدیم در تو ما، ربـوبـیّتِ یار، یا علی من سینه چاک روی توأم، کعبه نیز هم گـرم طـواف کوی توأم، کعـبه نیز هم من در نـماز سوی توأم، کعـبه نیز هم مـدیـون آبـروی توأم، کـعـبـه نـیـز هم ای قـبـله گـاه، کـعـبـۀ سـیـار، یا عـلی کعـبه اگر چاک گـریـبان گـشوده است ثابت نمود، عاشقـت از قبل بوده است صحنی که خاک مقدم مریم زدوده است در را به روی بنت اسد وانموده است مختصِ توست، مُعجـزِ بسیار، یا علی دادم ز کف به شوق مدیحت، قـرار را واجب شده است سجـده کنم نام یار را میزان کجاست، تا که بسنجد عـیار را از راه تـو شـنـاخـتـه ام پـروردگـار را ماتـم از این شـبـاهـت رفـتار، یا عـلی در لا اله غـیر تو خـوانـدیـم، جـا نـشد قطعاً کسی بـرای دلـم مـرتـضی نـشـد مؤمن نشد هر آنکه ز کفـرش دوا نشد پس لا شـریکٓ لَهْ که حـقـیقـت ادا نشد دارم به کـفـر میرسم ایـنـبار، یا علی آنـقـدر مِی زدم عـلـنی عـشـق میکـنم امشـب اویـسم و قـرنی عـشـق میکـنم با جـملۀ یَـمـت یَـرنی عـشـق مـیکـنـم من با ابالحـسن، حـسنی عـشق میکنم دیــوانـهام، پـیـالـه نـگـه دار یـا عـلـی عشقـم اگر علیست سرِ دارَم آرزوست من سر گـذشتِ میـثم تـمارم آرزوست خرما فـروختن بـشود کـارم آرزوست رسـوا شـدن مـیـانـۀ بـازارم آرزوست بـالای دار از تـو زنـم جـار، یا عـلـی هرکس که دید اوج تو را بال و پَر فروخت نهج البلاغه از نمک تو شکر فروخت آنقدر غمزههای نگاهت، نظر فروخت هر کس که دید سر به جنون زد جگر فروخت عـشاق را تـویی تو خـریـدار، یا علی پر میدهـیم مـرغ دل خویش تا نجـف كـنج ضـریح گـوشه ایـوان طلا نجـف پُر شد قـنوت هر شبم از ذكر یا نجف من سالهـاست خـواستهام از خدا نجف خواندم دعـای وصل تو بسیار، یاعلی سر میدهم سروش نجف روزیام کنید ابر گـنـاه پـوش نـجـف روزیام کـنـید هستم پـیاله نوش نجف روزیام کـنـید دیدار می فـروش نجـف روزیام کنید پس تا نجف بگو: صد و ده بار یا علی در این مسیر دیدۀ گریان مُقـرب است در صحن شاه، ریگ بیابان مقرب است در خانهای که کلب نگهبان مقرب است زانو زدن مـقابـل ایـوان مـقـرب است پس سجده میکنم به تو اینبار، یا علی گر چه بـرات، مالـک اشـتر نمیشویم مـقـداد نـیـسـتـیـم، ابــوذر نـمـیشـویـم سلمان نـبـوده محـرم این در نمیشویم حـتـی غــلام خـانـۀ قـنـبـر نـمیشـویـم امـا تویی هـمـیـشه مـددکـار، یا عـلـی توحید محض، باعث ایجاد حیدر است بالای عـرش افضل اوراد حـیدر است آنکس که جام دست نبی داد حیدر است زهرا عروس خانه و داماد حیدر است ای در نگـاه عـشـق، عـلـمـدار یا علی مولی الـمـوحـدین، نـفـحات پـیـمـبـری نَـفـسِ رسـول، بـاب حـیـات پـیـمـبری رمـز شـفـاعـت، عـرصات پـیـمـبـری مِـیـلِ حـیـات و کُـنهِ صفـات پـیـمـبری پیـغـمـبر است بر تو گرفـتار، یا عـلی حُبّ عـلی نتـیـجـۀ احسان فـاطمهاست او هـل اتای فاطمه، قـرآن فاطمهاست اسباب شادی لـب خـندان فـاطـمهاست این مرد مهربان به خدا جان فاطمهاست زهرا تو راست یار و وفـادار، یا علی آنجا که نیست نام تو جای نشست نیست گمراه هر کسی که ز جام تو مست نیست بر روی دستِ دست خداوند دست نیست این ورطه جای آنکه یقینش شکست نیست لعنت به هر که میکند انکـار، یا علی ای شـیـر پـاک، ای ثـمـر لـقـمۀ حـلال خونم حلال تو شده یا سیف ذیالجلال گرما بـده شـراب شود غـورههای کال ما را به غیر هجر نجف نیست یک ملال امضا بـزن به نامـهام ای یار، یا عـلی ای اولـیـن تـلاوت قــرآنِ قــبـل از آن ای اولیـن امـام مـسـلـمـان قـبـل از آن آیـات مــؤمـنـون نــمـایـان قـبـل از آن ای صاحـب ولایت دوران قـبـل از آن قرآن بخوان بگو تو ز اصرار، یا علی قـاری شدی و تـیر و سنانت نریخـتـند سـنگ جـسـارتی به لـبـانت نریخـتـنـد با خیزران به سمت دهانت نریـخـتـنـد مـشتی حـرامـزاده به جانت نریخـتـنـد وای از حسین و مجلس اغیار، یا علی |